۱۳۹۲ مرداد ۴, جمعه

آیا کرنش به درگه یک مستبد، تلاشی برای دادخواهی است؟

به دنبال انتشار نقدی که بر دیدارو دست بوسی تعدادی شاعر مهاجر ما با خامنه ای جنایت کار،
کاظم کاظمی، سردمدار این قافله که هر از چندی تعدادی از هموطنان ساده ی ما را به دیدار دیو موسوم به «مقام عظما» می برد و از این اقدام آدم فروشانه، چیزکی هم نصیب خودش می گردد و مصارف و مخارج دفترش (در دری) را هم تأمین می کند، بدون احساس شرمی از کردار سوء استفاده از سادگی همکارانش، به نقد دیدگاه اعتراضی من پرداخت و بدتر از همه این که، از دیدارهای قبلی خود با جلاد قسی القلب حاکم بر ایران هم با افتخار سخن گفت.
گرچه کاظم کاظمی دیگر چهره ی شناخته شده ای در دلالی برای «مقام عظما» و تلاش گر ایجاد قشری ساندیس خور می باشد، اما تداوم چنین روندی ممکن است نهایتا به خوگرفتن تمامیت جریان شاعران به «دربارمنشی» و «دریوزگی» منتهی گردد و در کنار آن، تحقق این برداشت که تمامی مهاجرین ما در خدمت حاکمیت مستبد و سرکوب می باشند، واکنش آسیب دیدگان از ستم های این نظام ضدانسانی علیه قشر ادیب ما به وجود آورد، بر آن شدم تا این اقدام مزدورانه را به شدت نکوهش نمایم و برائت جویی نیروهای مترقی و دموکرات هزاره را از خودفروختگان کم اعتبار اعلام دارم.

در پاسخ به یاوه سرایی های کاظم کاظمی این شیعه ی دربار آقا، نوشتم که
آیا شما از صدها خانواده ی مهاجری که به ناحق و در بدترین شرایط (بی دادگاه و بدون وکیل مدافع) در ایران اعدام شده اند، اجازه گرفته اید و یا از دردی که برای بازماندگان به جا گذاشته اند، خبری دارید؟ و اساسا آیا شما به سیر بی پایان اعدام هموطنان ما توسط نظام زیرسلطه ی «ولایت قبیح» اهمیتی می دهید؟ آیا سند و مدرکی دال بر جنایت کار و بزه کار و قاچاقچی بودن آن ها دارید که با رفتن تان به دربار «آقا»ی تان عملا صحت کردار آنان را تأیید نمودید؟ به راستی کدام سند و مدرک به شما اطمینان خاطر داده است که ولی قبیح اعدام گرتان، در این کارکرد جنایت کارانه اش حق به جانب بوده است؟ اگر چنین نبوده و شما در این خصوص اطمینان کافی ندارید، پس چرا به عنوان مرجع «داد» و «عدالت» به وی مراجعه کردید تا از درد و مشکلات تان بکاهد؟ آیا او در ایجاد آن همه ستم و تبعیض علیه مهاجرین ما دست ندارد و یا از اعمال آن ها بی خبر است؟ اگر چنین است، وای بر مدعی رهبری ای که از اوضاع مملکتش بی خبر باشد.
اگر شما با این فکر به دیدار عفریت آدم خوار (خامنه ای) رفته اید که ایشان مرجع عدالت بوده و حتما به شکایات شما پاسخ خواهد گفت، پس بدانید که از سویی مرتکب این گناه نابخشودنی شده اید که به یک جنایت کار نامدار تاریخ، مشروعیت بخشیده اید و با صدها هزار اعدام و زندانی سیاسی، بی شرمانه و رذیلانه او را عادل دانسته اید. در این صورت وای بر شما باد که چگونه خون های ناحق بی گناهان و زجر پایان ناپذیر مهاجرین ما را پاسخ خواهید گفت، ای کاظمی هایی که برای مشتی تومان بی ارزش که تنها نصیب خودتان خواهد شد، دیگران را وجه المعامله ی خائنانه قرار می دهید. به راستی شما نسبت به این امر بی خبرید که از آن دجال تریاکی جز کشتار و اعدام و شکنجه و زندان آزادی خواهان و حق طلبان، همچنین دخالت در امور دیگر کشورها کار دیگری برنمی آید؟
در غیر این صورت، شما که هر از چندی باز به دست بوسی و تعظیم برای پیشوای تان می روید (که بارها عکس های تان نشر شده است و خودتان هم به آن ها معترفید)، چرا هنوز و علی رغم دریوزگی های امثال شما، مشکل مهاجرین حل نشده و از مشقت و ستمی که بر آن ها می رود، اندکی کاسته نشده است؟
اینک و در شرایطی که همه روزه شاعرانی آزاده از سراسر جهان به هم دردی با ما هزاره های ستم دیده تقلا می کنند، عده ای که تنها شکل و شمایل شان با ما هزاره ها همخوانی دارند، به تعظیم بزرگ ترین دشمن هزاره ها که طی سالیان درازی از جنگ های داخلی (1361 تا 65) گرفته تا پشتیبانی بی دریغ از حکومت کابل (1371 تا 73) جهت سرکوب مقاومت هزاره ها که به رهبری شهید مزاری به پا خواسته بودند، و از آن پس تا به امروز لحظه ای از سرکوب و نفاق میان هزاره ها دست برنداشته اند، شتافته اند و بدین گونه به دشمنان مردم ما یاری می رسانند تا روند هزاره ستیزی شان را با شدت بیشتری تداوم بخشند. آیا نمی توان رخدادهایی از این دست را در ردیف شگفتی های بزرگ دوران خود قرار دهیم و نسبت به مارهای درون آستینی که نان شان را از ولی قبیح ارتجاع می خورند، حساس تر گردیم؟
در این جا یا شما معامله گر هستید و بردن عده ای ساده را برای دست بوسی سردژخیم بزرگ، به اصطلاح عامیانه، «خشکه» و «نقده» معامله می کنید، و یا تمام وجود آن مقام عظمای جنایت کارتان را دروغ و فریب فرا گرفته است که با تمامی سرسایی شما به آستان آن ناانسان ستم گر، کوچک ترین گرهی از بدبختی های مهاجرین را نمی گشاید و حتا در روند استفاده ی ابزاری از هموطنان مهاجران ما، اینک روش گروگان گیری آن ها را روی دست گرفته است. شاید تغییراتی این چنینی که دشمن را در استفاده ی ابزاری از مهاجرین بی پناه مجرب تر نموده است، از بازتاب ها و نتایج دیدارهای مستمر عده ای خودفروخته به سردمداری کاظمی با جنایت کار بزرگ قرن باشد!!
به هرحال واقعیت این است، در شرایط کنونی که رژیم ضدبشری ایران یکی از منزوی ترین حاکمیت های تاریخ می باشد و ارقام و آمارها حکایت از مقام اولی این نام توتالیتاریست در قتل و اعدام و نیز بزرگ ترین زندان بان آزادی و آزادی خواهان دارد، بر آن شده است تا چند عرب و افغانستانی را برای چاپلوسی و کرنش به مقام عظمای نابخردان وادارند که برای مدتی کوتاه انزوایش را لاپوشانی نماید و در ازای یاوه سرایی هایی که کرنش گران دربار در برابر آن دژخیم ضدبشر انجام می دهند،  برخوردار از اندکی نعمت از دربار قباحت و پلیدی می گردند. برخی از اینان به جای پاسخ دادن به این که چه انگیزه، نیت و یا دیدگاهی شما را به دربار ستم سوق داده است، ما را به تأمل روی محتوای شعرشان می خوانند که در واقع تنها با کرنش کرداری شان معنا می یابد، و در آن مستبد نامدار قرن را «آقا» خطاب می کند!! آری این هم شمه ای از محتوای شعر درباری شان.
به راستی فردی که حتا به شما اجازه ی پوشش مورد نظر خودتان را نمی دهد و هرگاه به دیدارش می شتابید، باید چیزی بپوشید که او می خواهد (چادری سیاه روی لباس قبلی تان)، با کدام منطق انتظار دارید تا برای کاهش دادن به دردهای بی شمار مردم تان کاری انجام دهد؟ مگر چنین برخوردی به معنی «ناآدم» و «نابالغ» شمردن تان نمی باشد؟ این جنایت کاران اگر اندکی رحم و عاطفه می داشتند، نباید پول های هنگفت ملت را برای سلاح های کشتار جمعی و نیز ده ها هزار تروریستی که در سراسر جهان برای توسعه طلبی این نظام آزادی ستیز پراکنده اند، مصرف می کردند و مردم شان را چنین در فقر و بدبختی غرق می نمودند.
آیا داشتن انتظارِ رسیدگی به مشکلات شما، از دژخیمی که به ملت خود رحم نمی کند و آنان را در فقر و بدبختی قرار می دهد تا مقام ستم شان در امان بماند، کاری کاملا ابلهانه و دور از خرد نمی باشد؟ توقع «داد» و «عدل» داشتن از فردی که هیچ گونه پاسخ گویی به نهادهای انتخابی کشورش مانند مجلس شورا را نمی پذیرد و خود را خداگونه ای بر زمین می شمارد، و نیز از نظامی که به مردم خودش رحم نمی کند و مانند آب خوردن آنان را می کشد، به راستی با چه نیتی جز دریوزگی مقداری پول و نیز شیده شدن دست عطوفت و ترحم آقا بر سرتان، باید صورت گرفته باشد؟
شاید هم تمامی این رفتارها تنها در راستای معامله گری های امثال شما باشد، کاظمی جان. ولی بدانید که این همه رذالت و دریوزگی، آن هم با سرمایه ی مردم ما، هرگز بی پاسخ نخواهد ماند و روزی به آن ها رسیدگی خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا ما را با استدلال و نظرات علمی خود یاری رسانید