هموطنان آزاده،
با کمال ناباوری مطلع شدم که آقای پرتو نادری شاعر و نویسنده ی
کشور را به خاطر شکایت وزیر ترانسپورت و هوانوردی، توسط حکمی از سوی دادستانی کل
کشور صادر گردید، بازداشت نموده اند. چیزی که بسیار روشن است، ادعای ارتکاب جرم
تنها به خاطر ارائه ی نوشته ای از سوی آقای نادری می باشد که باید آن را به حساب
«تخطی مطبوعاتی» گذاشت و نه اتهام «قتل» و «سرقت» و «تجاوزی» که هر از چندی توسط
زورمندان و مقام داران کشور صورت می گیرند.
من کاری به این ندارم که در تنش راه افتاده حق با آقای پرتو
نادری است و یا داود علی نجفی، چراکه در این خصوص نهادهای عدلی و قضایی وجود دارند
و این امر باید از داوری و به ویژه پیش داوری ما به دور باقی بماند. درعین حال من
هرگز ادعا ندارم که نباید نویسنده و فرهنگی را مورد بازخواست قرار داد و این قشر
کاملا مصئون از دادگاه و قضاوت هستند. آن چه موجب برانگیختن نفرت من نسبت به ارگان
های دولتی گردیده است، برخورد نادرست و دور از شأن و کرامت انسانی با یک نویسنده و
شاعر است که بیشتر صحنه را شبیه به انتقام گیری و زورازمایی مقتدران دولتی نموده
است.
دعوا و ادعای آقای نجفی هرچه که می خواهد باشد، برای من و
تمامی اهل قلم کشور موجب نگرانی گردیده است. در رابطه با رخداد اخیر، نه آقای نجفی
این حق را دارد تا همه ی اقدامات طبق خواست خودش انجام گیرند و نه نهادهای دولتی
حق دارند تا به خواست و اراده ی یک شخص (حتا اگر وزیر باشد) عمل نمایند و تشویشی
را بر اذهان عمومی و به ویژه نویسندگان و هنرمندان کشور حاکم سازند و بدتر از همه
این که چنین با حیثیت اقشار آگاه و فعال جامعه ی مدنی بازی نمایند. متأسفانه باید اذعان
نمود که رفتارهایی از این دست تنها از یک حاکمیت مستبد و فراقانونی سرمی زند که
«شهروندان» را «تبعه»های بی ارزش و تمکین گر به نظام به شمار می اورد.
طبق قوانین نافذه ی کشور، ما برای چنین موارد و مواقعی نهادی
برای رسیدگی داریم که آن را کمسیون بررسی تخطی مطبوعاتی می نامیم که هم آقای نجفی
به عنوان یک عضو برجسته ی دولت و مجری قانون، باید به آن جا جهت شکایت مراجعه می
کرد و هم دادستانی کشور باید شکایت های این چنینی را به نهاد مربوطه (کمسیون ...)
که صلاحیت رسیدگی به آن را دارا می باشد، ارجاع می داد و مانند کودکان بی خبر عمل
نمی نمود.
در چنین هنگامه هایی که طی آن در واقع دولت می خواهد تا
موجودیت «شمشیر داموکلس» به عنوان تهدید دایمی بر سر نویسندگان و منتقدین نظام را
یادآوری نماید، باید به تمامی داعیه های «دموکراسی»، «حقوق بشر» و «آزادی بیان» به
طور جدی شک نمود و برای دولتی با این ماهیت و ساختار، همچنین وزیری که چنین عقده
ای و انتقام گیرانه با شهروندان و نویسندگان میهن برخورد نماید، سخت متأسف باید
بود که بیش از هرچیزی «اعتبار» و «مشروعیت» خود را به حراج می گذارد.
کاظم وحیدی
یک شنبه 15 دلو 1391
کاظم وحیدی
یک شنبه 15 دلو 1391
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفا ما را با استدلال و نظرات علمی خود یاری رسانید