۱۳۹۱ آبان ۱۶, سه‌شنبه

آموزه های پیشرفته ی مبارزاتی




در دوره ای که یکی از مراحل مبارزاتی درحال نتیجه دادن است و مبارزین در نزدیکی های قله قرار می گیرند و از آن جا نشانه های پیروزی به طور کم رنگ در افق های دور دست برای شان نمایان می گردند، سودجویانی که بدون داشتن انگیزه های قوی در درون تشکیلات جا خوش کرده اند، از همان زمان خود را برای دست یابی انحصاری و یا حداکثری به امکانات و فرصت های مرحله ی پیروزی آماده می کنند. انسان های حریصی که برخلاف شور و شعارهای ظاهری شان، در دورن خود شوق و میل شدید رسیدن به مقام و موقعیت اجتماعی ـ سیاسی موج می زند، بسیار زود به چنین نشانه هایی واکنش نشان می دهند. گاه این گونه افراد با عمده سازی انتقادات از افراد قاطع جمع، از وضعیت فردی خارج شده و به صورت یک جمع معترض درمی آیند و فراکسیونی را در درون جمع بزرگ تر شکل می دهند تا بتوانند بهتر و بیشتر به مطالبات مادی خود دست یابند. این فراکسیون های درونی با نزدیک شدن پیروزی تلاش می نمایند تا به طور خزنده و کودتاگونه اختیارات بیشتر جمع را در دست گیرند تا بتوانند بر بخش اعظم افتخارات و سپس امکانات و فرصت های به دست آمده مسلط شوند.
این گونه افراد در طول مبارزات مشترک سعی می کنند با پوشش ها و ستر لازم، همچنین به کارگیری ترفندهای متعددی خود را یاران و همرزمان خوبی جلوه دهند. بنابراین با وسواس زیاد از بروز ماهیت آزمندی و سودجویی خود شدیدا جلوگیری می کنند. اینان در درون خود منکر این حقیقت هستند که افتخارات و امکانات به دست آمده، حاصل تلاش جمعی می باشد. با کمال ناباوری و با عمده کردن بعضی از انتقادات به مایه گذاری دیگر همرزمان کمتر بها می دهند و نمی خواهند این واقعیت را بپذیرند که پیروزی های به دست آمده هرگز نتیجه و بازده انحصاری فراکسیون خودشان نبوده و اساسا برای رسیدن به پیروزی، بهای بیشتری نسبت به آن چه تصور می کنند، لازم بوده که توسط تمامی افراد جمع بزرگ پرداخته شده است.
مـتأسفانه چنین عناصری چون از همان آغاز بیشتر به امکانات حاصله از موفقیت ها می اندیشیده اند، تمام تلاش شان روی «سود شخصی» متمرکز بوده و در نتیجه اکثر سعی خود را برای گسترش سهم شان مصرف می کنند. این است که بها دادن به سهم یاران و همرزمان، به مثابه ی کاهش یافتن سهم زیاد خودشان مطرح می گردد.
اشتباه بزرگ نگرش سودجویانه نسبت به مبارزه زمانی آشکارتر می گردد و آسیب های بزرگی را حتا به پیروان این اندیشه وارد می نماید که بر اساس پندار خودمحورشان از جمع اصلی و سرنوشت و تصمیم های آن جدا می شوند. معمولا برای چنین انشعاباتی بهانه های کافی ساخته می شود، و اغلب مواردی چون «قاطعیت در تصمیم گیری» در مقطعی که جمع در شرایط بغرنج و دشوار دچار تردید در تصمیم شده است، دست آویز و بهانه ی آنان برای ارائه ی تصویری نادرست و نیز «قلدری» و «استبداد رأی» در تصمیم گیری های جمع می گردد و بدین وسیله می خواهند تا عناصر با اراده و آگاهی را کنار بزنند که همیشه مانند سدی بر مسیر نادرست سودجویی ایستاده اند. در حالی که چنین تصمیم هایی در مقاطع «تردید» و «سردرگمی» اکثریت جمع، یکی از ویژگی های مبارزات دموکراتیک و پویا بوده و رهگشای بن بست ها و تعلل نادرست می باشد.
در مرحله ی پس از جدایی، مشکلات بزرگی که فرا راه این گونه جمع ها قرار می گیرند و بن بست های متوالی ای که پیش روی شان سبز می شوند، بیش از هر چیز دیگری، جای خالی همرزمان قاطع و با اراده را به شدت احساس می کنند. غلبه ی تزلزل و تردید بر تصمیم گیری های این افراد که از گذشته به ارث برده شده و از ماهیت درجه ی پایین صداقت مبارزاتی شان حکایت دارد، آنان را سخت دچار تشتت و حتا بدبینی نسبت به یک دیگر می نماید که تداوم آن به سرخوردگی و حتا «بریدگی مبارزاتی» منتهی می شود.
متهم نمودن یک دیگر به این که با ترفندها و شایعه سازی ها ما را نسبت به جمع بزرگ بدبین ساخته و نهایتا از آن جدا نمودید، جای تأمل و تفکر روی برداشتن موانع از سر راه و ادامه ی مبارزه را می گیرد. گرچه تمایل به جمع گذشته برای بعضی ها مطرح می گردد، اما افسوس که زمان بازگشت از راه اشتباهی که اینک در پیش گرفته اند از دست رفته و برای جبران آن دیر شده است، زیرا بنای بزرگ «اعتماد» فرو ریخته و پذیرش آنان در جمع بزرگ با تردید و شک صورت می گیرد. در چنین شرایطی باید به تنهایی راه شان را ادامه دهند و به اصلاح راه خود بپردازند، در غیر این صورت زیر بار فشارهای مبارزاتی کمرشان خم می گردد که بالاخره به نقطه ی کناره گیری کامل از مبارزه خواهند رسید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا ما را با استدلال و نظرات علمی خود یاری رسانید