۱۳۹۱ آبان ۳, چهارشنبه

محقق، «پرونده شکیلا» و «اقدامات مدنی»


امروز بار دیگر اقای عطایی یادداشتی از دیدار و گفتگویش با محقق بر صفحه ی فیسبوکش گذاشته بود که موضع محقق را در رابطه با «شکیلا» و نیز «اقدامات مدنی» روشن می کرد. من هم به نوبه ی خود خواستم تا موضع خود را در قبال نظرات محقق ارائه کنم و به افراد چاپلوسی که بدون ارائه ی مدرک و عدم داشتن شناخت درست و دقیق از کارکرد فسیل های اورنگ پرست، تنها مداحی برای آنان را پیشه ی خود ساخته اند، بفهمانیم که همه کس چون خودشان درباری و تملق گو نیستند و حقایق بالاخره باید بیان گردند.

اگر محقق با حرکت های مدنی در مجموع و پیگیری مسأله ی شکیلا مخالف است، علتش را باید در موارد زیر جستجو نمود:
1 ـ محقق تا دیروز که هوادارانی داشت و با فراخوانش به میدان می آمدند، هر از چندی و به بهانه ای دست به راهپیمایی می زد و یا همایش های پرمصرفی برگزار می کرد. حالا که دیگر آن موقعیت هایش را از دست داده و اخیرا هم شوق راهپیمایی کرده بود، هرچه تقلا کرد تا راهپیمایی بزرگی راه اندازد با بی تفاوتی کامل مردم و نهادهای مدنی مواجه شد. یک بار برپایی راهپیمایی را در تاریخ 15 سنبله اعلام نمود. وقتی طی بررسی فهمید که ممکن است کسی نیاید، تاریخش را 18 سنبله کرد و بالاخره تا 30 سنبله هم به تأخیر انداخت. وقتی دید که دیگر کسی به سازش نمی رقصد، با دروغ شاخداری از تلوزیونش اعلام نمود که با توافقی که با دولت و شهرداری رسیده، راهپیمایی را ملغی نموده است.
2 ـ در رابطه با مسأله ی شکیلا، اینک آبشخور آقای محقق با نسب گرایان وابسته به ایران یکی شده و شرکت در برگزاری مراسم خمینی و نیز تجمع جریانات وابسته در روز جمعه در مدرسه ی محمدیه ی «تپه ی سلام»، نماد بارز آن می باشد. محقق اگر بخواهد از به چرخه افتادن پرونده ی شکیلا پشتیبانی نماید، موقعیت نانی اش از دست می رود و پروژه ی توسعه ی کاخ ها و حرمسراهایش با بن بست مواجه می شود.
این است که سه دلیل عمده برای مخالفت محقق با حرکت های مدنی ای که عمدتا در حال گرفتن میدان فعالیت های اجتماعی از تجمع های بیکاره ای چون خودش بوده و در ادامه می تواند آن ها را کاملا به حاشیه براند، وجود دارد.
یکی این که اقدامات مدنی دیگر از دست خودش خارج گشته و به اصطلاح دیگر کسی به آذانش نماز نمی خواند
دوما، مصلحت ها و منافع شخصی محقق که امروزه با رژیم ضدبشری و دیکتاتور ولی قبیح گره خورده است مانع رویکردهای مدنی وی در رابطه با قضایایی گردیده است که به دلیل تشکیل جبهه ی دشمنان شهید مزاری و مردم هزاره در برابر آن، اینک هرگونه مقاومتی در برابر آن عملا در سمت و سوی منافع مردم هزاره می باشد.
سوم این که، خصلت خودخواهی مبتنی بر فردگرایی شدید و میل استبدادی شخص محقق بنیادا با اقدامات دموکراتیک و مدنی در تضاد می باشد که خود عامل عمده ای است که هرگز نمی گذارد وی با نیروهای دموکرات و مدنی کنار بیاید و آنان را در یک مسیر قرار دهد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا ما را با استدلال و نظرات علمی خود یاری رسانید