۱۳۹۱ مهر ۲۵, سه‌شنبه

بیکارگان نق زن، انگل های مبارزات دموکراتیک


وقتی ما با برپایی اکسیون هایی عملا وارد میدان مبارزه ی مدنی ای می شویم که متناسب با فاز سیاسی جامعه طراحی شده اند، عده ای پی هم نق می زنند که این کارها فایده ای ندارند و از آن ها نتیجه ای حاصل نمی گردد. عده ای بی وقفه زیر رگبار سوال قرارمان می دهند که چه نتیجه ای از کارهای تان گرفته اید؟ واقعا فکر می کنید که با این کارها می توانید به خواست های تان برسید؟ نه بابا دولت به این چیزها تن نمی دهد و اساسا گوش دولت نسبت به این حرکت ها و اقدامات «کر» است.
در تمام مدتی که مبارزات مدنی با اشکال گوناگون و برای مقاصد مشخصی راه اندازی می شوند، این عناصر در کنار گرفتن ژست آگاهانِ حق به جانب و انتقادات گزنده ی شان، حتا یک بار هم طرح و برنامه ای که از نظر خودشان مفید باشد، ارائه نمی کنند. زیرا خودشان خالی ذهن هستند و با چنین سخنانی در واقع می خواهند از انزوای ناشی از بیکارگی شان بیرون بیایند و با انتقاد از نیروهای عمل کننده، تنها درصدد شناساندن خودشان می باشند. حتا این را هم روشن نمی کنند که آیا این حضرات اساسا با اصل مبارزه و مقاومت در برابر کارکردهای نامردمانه و غیر دموکراتیک مخالفند، و یا این که اقدامات مدنی را به عنوان روشی مناسب برای دست یابی به حقوق انسان ها، نمی پسندند؟
 نخستین پاسخی که باید به این افراد داد این است که، مبارزه امری نیست که با یک اعتراض و اقدامی مدنی انتظار نتیجه گرفتن از کار خود را داشته باشیم. اگر چنین می اندیشیم باید دید خود را تغییر دهیم، چون با این نگاه به مبارزه همه چیز را ساده انگاشته و بنابراین به جای تداوم مبارزه و بها دادن به تربیت مبارزین حرفه ای، به افرادی تن پرور و راحت طلبی تبدیل خواهیم شد که به شکل موسمی دست به مبارزه خواهیم زد. باید مبارزه را امری تدریجی دانست که با مجموعه اقدامات پی در پی و انباشته شدن اکسیون های متعدد می توان به نتایجی دست یافت. یعنی، هر اقدام عملی ما تنها می تواند بخش کوچکی از یک پیروزی بزرگ را تشکیل دهد که برای تکمیل آن، باید از تعطیلی مبارزه به هر دلیلی، جلوگیری نمود.
وآنگهی، نباید از این اصل اساسی مبارزاتی غافل بود که هر فاز مبارزاتی نیازها و الزامات خاص خود را دارد که بر مبنای آن، در فاز سیاسی ما از محدودیت هایی چون عدم توسل به راه های غیرمدنی و فراقانونیِ خشونت گرایانه برخورداریم که تا تغییر نکردن شرایط ناچار از تن دادن به آن ها هستیم. مثلا بی تفاوتی دولت نسبت به خواست های ما و یا دست بالا داشتن زورمندان محلی در بعضی قضایا، موانع بزرگی را بر سر راه ما قرار می دهند که تنها با تداوم مبارزه و پافشاری جدی روی مطالبات خود می توانیم لجاجت آنان را در هم بشکنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا ما را با استدلال و نظرات علمی خود یاری رسانید